کد مطلب:106561 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:153

خطبه 176-درباره حکمین











[صفحه 672]

از سخنان آن حضرت علیه السلام درباره حكمین است: این سخنان بخشی از خطبه ای است كه امام (ع) پس از ابلاغ رای حكمین و آگاهی از كار آنها ایراد فرموده است. اجماع: با قاطعیت تصمیم گرفتن، یجعجعا: خود را به قرآن پایبند می كنند. (رای جمعیت شما بر این قرار گرفت كه دو نفر را برگزیدند (تا میان ما و معاویه داوری كنند) ما از آن دو نفر پیمان گرفتیم كه خود را تسلیم قرآن كنند و از آن نگارند، زبانشان با قرآن و دلشان پیرو آن باشد، لیكن آنان از راه قرآن بیرون رفتند، و با این كه حق را می دیدند آن را رها كردند، خواسته آنها ستم و رایشان كژی و نادرستی بود، و ما پیش از آن كه آنها رای بد خود را اظهار و حكم ظالمانه خویش را صادر كنند با آنان شرط كردیم كه به مقتضای عدل داوری و به حق عمل كنند در این هنگام كه پا از راه حق بیرون نهاده و بر خلاف شرط مقرر حكم داده اند. ما در بطلان رای آنها، حجت و اعتماد خود را در اختیار داریم.) خطاب آن حضرت به كسانی است كه از اقدام آن بزرگوار در پذیرش حكمین انتقاد می كردند و خود آنها پیش از این به آن رضا داده بودند، این كه فرموده است: جمعیت آنها بر این اتفاق كردند كه دو نفر به داوری برگزیده ش

وند، مراد ابوموسی اشعری و عمر و بن عاص است، و آن حضرت شرط كرده بود كه این دو نفر پایبند حكم قرآن باشند، و از آن تجاوز نكنند و زبان و دل آنها با كتاب خدا باشد، واژه قلوب مجازا از باب نامیدن مسبب به نام سسب برخواستهای اختیاری اطلاق شده است چنان كه خداوند متعال فرموده است: (فقد صغت قلوبكما)، و موافقت آن بزرگوار با حكمیت مشروط به این شرط بود، و اینك اعلام می كند كه اینها شرط مذكور را رعایت نكرده، و از كتاب خدا دور شده، و حق را با این كه می دیده و می دانسته اند رها ساخته، به پیروی از خواهش نفس از راه عدل و حق بیرون رفته و به جور و انحراف گراییده اند. فرموده است: و قد سبق استثناونا. این جمله تذكاری است مجدد بر این مطلب كه: شرط ما بر این كه به عدالت داوری كنند و از صدور رای بد و نادرست دوری ورزند، پیش از آن كه به داوری بنشینند با آنها انجام گرفته است، واژه سوء منصوب است زیرا مفعول سبق می باشد: فرموده است: و الثقه فی ایدینا لانفسنا. یعنی: ما در كار خود دلیل مطمئن داریم، و پذیرش حكم این دو نفر با ما واجب نیست، زیرا آنها مطابق شرط رفتار نكرده و حكمی بی دلیل و عكس آن صادر كرده اند. و ما پیش از این شمه ای از جریان حكمیت،

و فریب خوردن ابوموسی اشعری را از عمرو بن عاص بیان كرده ایم. و توفیق از خداوند است.


صفحه 672.